السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا (ع)
‌‌

این بائوباب هی اصرار می کنه که یک مطلب در مورد مشهدتون بنویس ، بابا مگه زوریه؟
مثلا دوست داری بنویسم که هری هرچقدر زور زد و منت کشی کرد اجازه ندادند بیاد (این یک مورد راست می گم ،هری آمارت رو گرفتم خیلی پروندت سنگینه .خدا همرو به راه راست هدایت کنه) .
یا مثلا اینکه خودت برا اینکه مثل هری ضایع نشی اصلا نیومدی ثبت نام کنی ،تو هم خلافکاری.
ولی از ایدزو بگم که جزئ مسئولین ارشد اردو بودش ،اینقدر کارش درست که اصلا با ما نیومد بلکه با هواپیما اومد اونم یک روز زودتر و واقعا هم زحمت کشید ، به عنوان مثال تو اون فرجه ای که داشت به اتاق ها سرک کشیده بود و دستور فنر زدن چاه توالت بعضی از اتاقها رو داده بود
یا مثلا خیر سرش یک دوربین با خودش آورده بود که مثلا باهاش عکس های حرفه ای بگیره ،رو این نکتم اصرار داشت که دوربینش 300 تومن می ارزه و به بهانه های مختلف روش تاکید می کرد مثلا یک بار بهم گفت اگه این لنز 160 هزار تومنیش خراب بشه بابام مورد عنایتم قرار می ده ، یا اینکه از مزیت دوربین خودش بر دوربین های دیجیتال می گفت .از اینا که بگذریم امروز که عکس ها رو دیدم کفم برید از 4 حلقه فیلم 36 تایی 100 تا دراومده بود که 20 تاش واضح نبود ،60 تاش هم قابل روئیت نبود (اناث محترم) 30 تاشم که در اومده بود تو 25 تاش مهدی احمدی نژاد بود ،اون 5 تای دیگه هم از مناظر طبیعی بود ، هیچی اینم از ذوق و قریحه استاد بزرگ ایدزو با هنر برتر عکاسی با دوربین خفنش (به خاطر مسائل اخلاقی این قسمت رو کاملا باز نمی کنم).
البته از سفر هم خدمتتون عرض کنم که یک شب ما رو بردن باغ که عکسش رو پایین میذارم .
یکی از مزایای این اردو آشنایی بنده با رفیق بود ،آقا ما چاکریم خیلی می خوامت .راستی ایدزو بابت 10 تومن ممنون خیلی حال دادی، برات جبران می کنم.

‌‌‌‌‌

در توضیحات تکمیلی عکس خدمتتون عرض کنم که ما رو واقعا بردن باغ (یعنی هیچ لامپی نداشت) اون نوری که در وسط مشاهده می کنید نوریه که از ایدزو منتشر می شد ،البته سوء تفاهم نشه منظورم این نیست که ایدزو مثل کرم شب تاب نور از خودش پخش می کنه ،نه این نور معنویتش.اون 5 تا روشنی و نوری که گوشه عکس می بینید مربوط به چراغ های سرویس های بهداشتی باغ هستش.
يادگاري (2)
در ساعت۳:۳۰ قبل‌ازظهر, Blogger سپار نوشته ...

قبل از هر چيز قرار گرفتنمون رو تو اين ماه مبارك به خودمون تبريك ميگم. ايشالا از اين فرصتها باز نصيبمون بشه.
اول تمام نوشته هاي فافا رو به شدت تاييد ميكنم.(حواستون به افعال معكوس باشه)
دوم، از اين همه جا من نميدونم چرا فافا از چاه توالتها گفته، بالاخره هر كي دنيا رو از زاويه ديد خودش ميبينه.
سوم، جمع 20 و 60 و 30 ميشه 110 نه 100 تا عزيزم. اين دفعه خواستي چاخان كني بيشتر دقت كن.
چهارم، اگر 25 تا عكس از مهدي باشه يعني 25 تا عكس از تو هم هست، يادته كه چطور چسبيده بودي بهش.
پنجم، خونت جلوي چشمامه، پول بي زبون رو زودتر برسون بهم.من كه ميدونم تا تو بخواهي خرجش كني جوون مرگ ميشه بدبخت.
ششم، تو اون تاريكي اين پلان به اين قشنگي رو از كجا آوردي شيطون. جون به جونت كنن با آمار توالت و دستشويي و آفتابه حرف ميزني اول و آخر متنت رو نگاه كن. سعي كن يك مقدار متنوع باشي از مطالب خوشگلتر هم بگي درست كه شب بود ولي دار و درخت و گل و بلبلي هم بود، خوش ذوق.

 
در ساعت۲:۵۲ بعدازظهر, Blogger بائوباب نوشته ...

به نظرم بياد جناب فافا در اون دنيا هم با آفتابه محشور شوند.

 

ارسال یک نظر

منو
آواي دل
Your Browser doesn't Have Special Plugins...Please Use IE or FireFox or Opera
ياران
امکانات
لینکها در صفحه جدید
تشکر


کليه حقوق محفوظ است