بدون هيچ توضيحي شايد يه جور جواب به كامنت باشه:
يـكشب آخر دامن آه سـحـر خـواهـم گـرفــت
داد خـود را زان مـه بيـدادگـر خـواهـم گـرفـت
چشـم گـريـان را به طوفـان بلا خواهم سپرد
نوك مژگـان را به خونـاب جگـر خواهم گـرفت
نـعـرهها خواهم زد و در بحـر و بر خـواهم فتاد
شعلهها خواه شد و در خشك و تر خواهم گرفت
انتقامم را ز زلفش مـو به مـو خواهم كشيـد
آرزويم را ز لعلش سر به سر خـواهم گرفت
بشنويد (7:35)
با صداي استاد غلامحسين بنان
نام تصنيف: افسون ساز
آلبوم: شب جواني