ببينيد دوستان به من و وبلاگ مجنون اصلا هيچ ربطي نداره كه طي يك سال گذشته در دانشگاه چي گذشته و چه ميگذرد و ديگر هم دوست ندارم بدانم چه ميگذرد، بنابر اين ملتمسانه خواهش كردم كه اين بحث جمع شود. ...
1) اولا خودتان را معرفي كنيد، من نميدونم اگر حرفي براي زدن داريد چرا خودتان رو پشت نقابهايتان قايم ميكنيد، مگه از كسي يا چيزي ميترسيد كه رفتيد پشت اسم مستعارتان سنگر گرفتيد، فضول، بارباپاپا، مردنامرئي و ... فكر ميكنم اولين نشونه مرد شدن اينه كه حداقل آدم براي خودش احساس شخصيت كنه، شخصيت آدمها هيچوقت با عنوانشان معرفي نميشود، حرف بزنيد اما با شخصيت خودتان و حرف خودتان نه شنيدههاتان را پشت نقاب بگوييد.
2) اگر واقعا ميخواهيد با هم كل كل كنيد و نميتوانيد رو در رو مشكلتان را حل كنيد يا وبلاگي براي خودتان بزنيد و يا .........
3) براي اينكه به كسي بر نخوره كل مطلب رو سانسور ميكنم...( مطلب سانسور نشده بلكه درافت گرديده، اگر روزي توانستيد با استدلال و عقل و البته با نام خودتان يا نام مستعاري كه حداقل اطراف بحث بشناسندش بحث كنيد، اگر وبلاگ را جاي رفع كدورتها ميبينيد آنها را در اختيار شما قرار داده و وبلاگ هم در اين جهت حتما كمك خواهد نمود اما در شرايط فعلي فكر ميكنم ...)
4) و با مناسبت ... از وبلاگ يك دوست:
امیر المومنین(ع):
ای فرزند عزیزم، در روابطت با دیگران،
خویشتن خویش را میزان قرار بده،
هر آنچه را که برای خود میپسندی، برای دیگران نیز بپسند،
و آنچه را که بر خویش نمیپسندی، بر دیگران نیز مپسند.
چنان که دوست نداری ستم ببینی، خود نیز ستم مکن،
همان گونه که از دیگران نیکی را انتظار داری، خود نیز در حق آنان نیکی کن.
هر کاری را که از دیگران زشت میشماری، ارتکابش را برای خود نیز زشت بدان.
از خدمت دیگران به مقداری خشنود باش که خود با ارائه آن خشنودی،
در نهایت آنچه نمیدانی مگو،
هر چند که دانستههایت اندک باشد.
و آنچه را که دوست نداری دربارهات بگویند، تو نیز درباره دیگران مگو.
و نیز بدان که خود بزرگ بینی خلاف منطق و آفت اندیشه است.
پس برای زندگی خویش بکوش و خزانه دار دیگران مباش و آنگاه که در راستای تعادل حرکت میکنی، در برابر پروردگارت بیشتر و بیشتر خاشع باش.
(نهج البلاغه)
مجددا از همه دوستان عذرخواهي مينمايم