پروژه

اول يك ايول به خودم بگم و بزنم به تخته تا بگم.
امروز آخرين نمره هم اومد و اون هم با موفقيت تمام پاس شد و من كلي خوشحالم كه اين ترم هم 20تا ديگه رفت تو قوطي و اما خاطرات ترم ....

* پروژه 5 نمره‌اي: خوب مسلما وقتي استاد بيكار باشه به‌جاي ميان ترم به بچه‌ها پروژه ميده و ميگه برن براي آخرترم سر امتحان پروژه‌ها رو تحويل مي‌گيرم. من هم طبق معمول چون اصلا به كل سر كلاس نرفته بودم از اصل ماجرا بي‌خبر بود.
چند دقيقه به امتحان مونده بود كه ديدم همه بچه‌ها با ديسكت دارن ميرن سر امتحان. با تعجب مي‌پرسم كه اين چيه؟ اون هم مي‌گه پروژه‌ست ديگه. نياوردي ؟؟؟!!!!
ما رو مي‌گي كلي يخ كرديم. من رو باش به اندازه 10 از 20 خوندم حالا كه امتحان از 15‌ست. در آن فكري به ذهنم رسيد. اولين دوستي كه مشاهده شد ديسكتش رو گرفتم و به سمت سايت دويدم.
كار اول كپي برداري از پروژه دوستان روي يك ديسكت براي خودم بود.
اما ظاهرا استاد زرنگ‌تر از اين حرفها بود. چون صورت مساله براي هر دانشجو بسته به شماره دانشجويي فرق مي‌كرد. يعني بعضي از اعداد داخل پروژه بايد با شماره دانشجويي تطابق مي‌داشت.
اين يكي رو ديگه نخونده بودم. چند لحظه بعد يك فكر پليد به ذهنم رسيد.
چي؟ ميگم خدمتتون. اول كاغذ روي ديسكت رو چسبوندم و اسمم رو خوش‌خط با شماره دانشجويي نوشتم و بعد هم ديسكت رو از فاصل 2 متري به زمين كوبيدم.
خوب حالا ديسكت هست. يك فايل هم كه مثلا پروژه‌س توش هست اما چه كنم ديسكت تو حمل و نقل استاد خراب شده و من بي‌خبرم.
موفق شدم. 5 نمره پروژه رو كامل گرفته بودم. (:)

* من حذفش مي‌كنم: مثلا خير سرم ترم تابستون واحد برداشتم. از اول تا حالا سر هيچكدوم از 6 واحدم نرفتم. ديروز با خيال راحت داشتم تو خيابون قدم مي‌زدم كه يك دفعه استاد يكي از كلاس‌ها سر راهم ظاهر شد. كمي چپ، چپ نگاه كرد. منم چشم تو چشش سلام دادم.
جواب سلامم رو داد و گفت: شما با من كلاس داريد؟؟؟
من هم گفتم بله استاد.
- فاميلت چي بود؟
- فلاني
انگشت اشاره‌ش رو همراه سرش تكوني داد و گفت:
" دارم برات"
‌‌‌‌
اگه حال داشتم ادامه دارد
يادگاري (5)
در ساعت۸:۴۳ قبل‌ازظهر, Anonymous ناشناس نوشته ...

منم از اين ديسكت خراب كردنها داشتم:) الآن معصومه اعتراف كرد كه اونم همچين كاري كرده:))

 
در ساعت۸:۴۷ قبل‌ازظهر, Anonymous ناشناس نوشته ...

منم داشتم می گفتم ایول، ایول که دیدم ئه سرین زودتر نوشت. آقاجان کارت قشنگ بود. منم اگه درست یادم باشه سر یکی از درسا به خودم زحمت کپی هم ندادم و فقط یه دیسکت خراب رو تحویل استاد دادم. طرفدار هر چی دانشجو دودره:)

 
در ساعت۹:۰۶ قبل‌ازظهر, Blogger توسن نوشته ...

سلام
شماها ديگه چه آدمايي هستين ! معصومه و ئه سرين شما ديگه چرا؟!!!!
من به عمرم همچين كاري نكردم.

 
در ساعت۱۱:۱۸ بعدازظهر, Anonymous ناشناس نوشته ...

دارم براتون. اگه به جناب سروان بن.. نگفتم.

 
در ساعت۸:۱۲ قبل‌ازظهر, Anonymous ناشناس نوشته ...

آخه رئیس جان قبول کن که اگه این کارا رو نمی کردیم ، الان خاطره داشتیم که واسه هم تعریف کنیم؟ نه خداییش داشتیم؟؟
منم نهایت یکی دو بار این کار رو کردم ولی پشیمون هم نیستم چون استاده زور می گفت دیگه(!!!):)

 

ارسال یک نظر

منو
آواي دل
Your Browser doesn't Have Special Plugins...Please Use IE or FireFox or Opera
ياران
امکانات
لینکها در صفحه جدید
تشکر


کليه حقوق محفوظ است