و عليكم السلام و رحمه الله و بركاته و علي كل اعوان و انصار.
استاد به جمع ما خوش اومدي.ايشالا حضور شما باعث بشه جاي چيزايي كه اينجا خاليه پر بشه.
منتظر نوشته هاي بيشتري از شما هستم.
بروبچ مي دونستين بائوباب بيمارستانه؟؟ اينطور كه بوش مياد تا چند وقت ديگه بايد دهني با حلوا شيرين كنيم.
سلام فرقان. خوبی! من تنو هنو ندیدم. اما با این حال بشت خوش آمد می گم. خوشا تیبانچو. راستی به اون بائوباب بگو پ (با فتحه بخوان) استخر چی شد؟؟
خوش آمدین:)
اااا! چرا بیمارستان؟ چی شده مگه؟ دا بد نده. درست می گفتی خب بنیامین با این گفتنت. ایشالله که زود خوب شه. خبر بده ایدزوو ببینیم چهجریاست وضعش
دپرسی کار دستش داد؟
خب راجع به بائوباب بايد بگم كه اول اين داستان بيمارستان رفتن هيچ ربطي به دپرسيش نداره چون من و خودش و رستم خان به راحتي موضوع رو فيصله داديم.
دوم اخبار جديد متاسفانه حاكي از بهبودي كم بائوباب هست.
سوم هم اينكه قرار بود بعد خودش وبلاگ رو به عنوان ارث بده به من كه حيف شد فعلا داره اكسيژن ميسوزونه.
چهارم اگر الان هم از زير حلوا در بره اشكال نداره بالاخره من يه روزي حلوات رو مي خورم بائوباب.
پنجم احتمالا فردا اينورا پيداش ميشه
ششم براي اينكه تو بيمارستان حالش رو بگيرم حالي دست داد و يه شعر براش سرودم تا به هدفم نزديكتر بشم و اينبار به دليل ديگه اي دپرس بشه
اگر شاهي،اگر زاري،اگر عور
در آخر سر به باليني ته گور
راستي شعر رو براش sms كردم و گامي در جهت اعتلاي ادب فارسي برداشتم.
خدمت فرقان سلام و عرض تبریک. امیدوارم مثل سایر مجنون نویس ها از دست نوشته های شما هم استفاده ببریم.
خدمت ایدزوو: آخرش سر این بائوباب بیچاره رو داری زیر آب می کنی؟ آخه یه وبلاگ که ارزش نداره آدم بخاطرش رفیق گرمابه و گلستانش رو سر به نیس کنه. واقعا که ! واقعا که! اون بنده خدا الان دپرسه. به دادش برسین. سلام ما رو هم بهش برسونین. امیدوارم حالش بهتر شه.
سلام فرقان. من هم خوش آمد ميگم. اميدوارم در اين جمع ايام خوشي داشته باشي.