گاز مي‌گيرد ...

‌‌‌
تا حالا برات اتفاقی افتاده که باعث بشه دلت بخواد به در و دیوار لگد بزنی؟!

چند روزی است کسانی را می‌بینم که از دیدنشان تک تک سلول‌های عصبی‌ام شروع می‌کنند به فرستادن پیام‌های عجیب و غریب نتیجه‌اش هم این است که خشم به سراغم می‌آید، عصبانی می‌شوم، به تعبیر خودمانی هرس می‌خورم، از درون گریه‌ام می‌گیرد.

بهر هر ياري كه جان دادم به پاس دوستي
دشمني‌ها كرد با من در لباس دوستي
كوه پا بر جا گمان مي‌كردمش دردا كه بود
از حبابي سست بنيان تر اساس دوستي
بس كه رنج از دوستان باشد دل آزرده را
جاي بيم دشمني، دارد هراس دوستي
جان فدا كرديم و ياران قدر ما نشناختند
كور بادا، ديده حق ناشناس دوستي
دشمن خويشي كنون كز دوستداران دو روي
دشمني بيني و خاموشي به پاس دوستي

يادگاري (2)
در ساعت۸:۳۸ قبل‌ازظهر, Anonymous ناشناس نوشته ...

مجید جان دلبندم حرص نه هرس! اونی که نوشتی واسه درختا و موی سر و .. ایناس:D البته خب مهم اینه که متوجه بشیم چی می گی والا من خودم که تابلو غلط می نویسم:))

 
در ساعت۱۰:۱۳ قبل‌ازظهر, Anonymous ناشناس نوشته ...

اينقدر هرس نخور برا پوستت بده!!

 

ارسال یک نظر

منو
آواي دل
Your Browser doesn't Have Special Plugins...Please Use IE or FireFox or Opera
ياران
امکانات
لینکها در صفحه جدید
تشکر


کليه حقوق محفوظ است