مقدمه:
بشر امروزه در دنیا بدنبال کشف آثار باستانی و علمی و دینی و حفظ آنها در موزهها و کتابخانهها میباشد. تا کنون در حفاریها آثار خوبی کشف و ضبط شده از جمله قطعه مکتوب چوبی در کشتی حضرت نوح. این کشفیات که تمدنهای کهن و نوع زندگی و دین و آئین آنها را برای ما روشن مینماید، خود دارای ارزشهای قابل تقدیر است، اما از همه اینها مهمتر همانا شکافتن اعماق تاریخ و دل جوامع بشری و تحلیل و کشف علت نامگذاریها و حقانیت پدیدهها و مراسمها و ادیان و کشف بینات و معجزات و آیات تاریخی است که پایه گذار آنها انبیا و ادیان الهی است و توجه به آنها مزید علم و ایمان و یقین است.
فلسفه حقیقی چهارشنبه سوری:
اولا باید توجه داشت که هیچ مراسم تاریخی بدون علت و فلسفه نیست و هر جریان تاریخی آغازی دارد و اتفاقی افتاده است. مهم این است که بتوانیم واقعیت اولیه را به طور دقیق و بدون تحریف کشف نموده، شان نزول آن را پیدا کنیم.
مراسم چهارشنبه سوری هم مشمول این اصل قرار میگیرد. مراسم چهارشنبه سوری با همه تغییراتی که در طول زمان در آن صورت گرفته، چه خوب چه بد، چه خرافی چه غیر خرافی، از قبیل آتش روشن کردن و از روی آن پریدن یا مراسم قاشق زنی یا کوزه انداختن یا گدایی کردن در شب چهارشنبه سوری و امثال اینها کلا حاکی از وجود یک واقعیت و حقیقت اولیه است که کشف آن مهم است. واقعیت امر بدین قرار است که حضرت ابراهیم(ع) نوجوان بود و بت پرستی در بابل رایج بود و آن حضرت در هر فرصت مناسبی به جامعه بت پرستی آن روز ضربتی تبلیغی می زد، از جمله در یک روز که شهر خالی از سکنه می شود، وارد بتکده شده، همانطور که در قرآن و کتابهای تاریخی ذکر شده، با تبر بتها را خرد می کند. بعد که مردم بر می گردند، نمرودیان متوجه می شوند که این کار ابراهیم است و نمرود و نمرودیان تصمیم گرفتند حضرت ابراهیم را در آتش بیندازند. لذا آتشی بر افروختند و حضرت ابراهیم که نوجوان بود او را در منجنیق گذاشته و در روز چهارشنبه او را در آتش انداختند. (1)
وقتی که ابراهیم(ع) را در آتش(آذر) انداختند، آتش به امر خدا بر ابراهیم سرد می شود:« قلنا یا نار کونی بردا و سلاما علی ابراهیم» (انبیاء/69). به مجرد این اتفاق در جمعیت تماشاگر ولوله ایجاد شد؛ لذا یکی از کاهنان که مشاور نمرود بود، برای فریب مردم و جلوگیری از تشتت آنان گفت: اینکه ابراهیم نسوخت، کار من است، من افسونی خواندم بر ابراهیم و بر آتش تا ابراهیم نسوزد. به محض اینکه این حرفها را زد و این دروغ را گفت، قطعه ای از آتش به امر خدا زبانه کشید و بر رویش افتاد و او را سوزانید.( سوره اللیل اشاره به همین موضوع دارد: فانذرتکم نارا تلظی، لا یصلها الا الاشقی، الذی کذب و تولی. یعنی سوخته شدن شخص دروغگو و سرد شدن آتش بر ابراهیم "ع") (2)
این موضوع که در تاریخ باستان اتفاق افتاد، نمایش یک قیامت صغری برای عبرت و هدایت بشر می باشد که در قیامت کبری گرفتار عذاب نشوند. پس از این حادثه خارق العاده، عده ای طرفدار حضرت ابراهیم شدند، از جمله دختر نمرود، و لقبی و اسمی متناسب با حادثه بر حضرت گذاشتند به نام زردشت.(3) ( در لغتنامه دهخدا به قولی در ذیل کلمه زردشت و زرتشت مینویسد: زردشت اول و اصلی همانا حضرت ابراهیم بوده.)
خلاصه مراسم چهارشنبه سوری یادآور جهنم نمرود و در آتش افکندن حضرت ابراهیم است که خدا آن را تبدیل کرد به چهارشنبه سوری و بهشت، تا آیتی باشد برای اهل عالم.
حال وظیفه ما ایرانیها این است که حقیقت چهارشنبه سوری را که مربوط به حضرت ابراهیم علیه السلام می باشد و یک روز مهم و از ایام الله تاریخ است، احیا کنیم و آن را گرامی بداریم و از آن به عنوان پیروزی موحدان بر مشرکان و پیروزی ابراهیمیان بر نمرودیان یاد نموده، تجلیل نمائیم و جشن بگیریم.
همان طور که مراسم چهارشنبه سوری، مقدمه مراسم نوروز باستانی است و خود را آماده عید طبیعت کرده، لباس نو می پوشیم و به دید و بازدید می رویم، باید انجام مراسم چهارشنبه سوری مقدمه ای باشد برای نوروز بشریت و عید انسانیت؛ یعنی عید واقعی، ظهور حضرت مهدی علیه السلام و عجل الله تعالی فرجه.
چهار شنبه سوری خرافی:
سنت مراسم چهار شنبه سوري فعلی كه براي آتش احترام قائل می شوند ، سنتي از آتش پرستان قديم است. هم اکنون نیز برخی افراد پارا فراتر گذاشته و به ایجاد رعب و وحشت و اذیت و آزار دیگران می پردازند و با پرتاب نارنجک و ترقه، نه تنها به خود بلکه به دیگران هم آسیب می رسانند که این نیز حاکی از خرافی بودن و جاهلی بودن این مراسم دارد.
چهارشنبه سوری(خرافی) از منظر مراجع عظام تقليد: (۴)
سوال: خريد و فروش ترقه و انجام چهارشنبه سوري و سيزده بدر به اعتقاد نحسي 13 و احياي مظاهر ملي گرايي مانند تخت جمشيد چگونه است؟ متأسفانه اين اعمال مورد تشويق قرار گرفته است؟
حضرت آيت الله خامنه اي: چهارشنبه سوري و سيزده به در مبناي عقلايي ندارد. (مجموعه استفتائات)
حضرت آيت الله فاضل لنكراني: در فرض مزبور كه داراي خطرات جاني و مالي است و موجب اذيت و آزار ديگران است و مخالف مقررات و قانون و نظم جامعه است جايز نيست.
حضرت آيت الله بهجت: اين كارها مشروعيت ندارد.
حضرت آيت الله تبريزي: هيچ يك از اين امور رجحان شرعي ندارد و تشويق مردم به اين مورد تشويق به دنيا و غافل كردن از آخرت است و اين كه تصور ميكنند اين امور مردم را به حفظ وطن و عزت وا ميدارد تصوري باطل است، آنچه مردم را به عزت ميرساند و به حفظ وطن وا ميدارد ايمان است و بس.
حضرت آيت الله صافي گلپايگاني: اشكال دارد.
حضرت آيت الله سيستاني: اموري كه به جامعه ضرر ميزند و موجب ايذاء مردم است مانند استعمال ترقه و خريد و فروش آن جايز نيست.
حضرت آيت الله مكارم شيرازي: اين كارها شايسته مسلمان نيست.
چهارشنبه سوري(خرافی) از ديدگاه استاد شهيد علامه مطهري :
قرآن منشأهايي براي فكرهاي بي ريشه كه آنها را به درختان بي ريشه تشبيه ميكند ذكر ميكند. يكي از آنها تقليد است. البته قرآن با كلمه تقليد مطلب را بيان نكرده است. با تعبير ديگر بيان كرده است. تعبير قرآن تبعيت كوركورانه از گذشتگان، از پدران، مادران، آباء و اجداد است. اين هم از موضوعاتي است كه قرآن روي آن زياد تكيه كرده است و آن را منشأ لغزش و خطاي بشر ميداند و سخت انتقاد ميكند. مثلا ميگويد: آنها چنين ميگويند: «انا وجدنا آبائنا علي امه و انا علي آثارهم مقتدون» اينها ميگويند: ما پدران خود را بر يك طريقهاي يافتهايم و ما هم همان طريقه پدران خودمان را ميگيريم و ميرويم. به تعبير امروز: سنت گرايي؛ حالا اين تعبير درست است يا غلط و بهتر از اين هم ميتوانستيم تعبير پيدا كنيم. به هر حال اين كلمه امروز رايج شده است. قرآن سنت گرايي را محكوم ميكند اما اشتباه نشود! ضد سنت گرايي را هم قرآن محكوم ميكند. هر دو را محكوم ميكند. چطور؟ قرآن فقط عقل گرايي و منطق گرايي را تأييد ميكند. قرآن ميگويد: هر امر به اصطلاح قديمي و هر سنت قديمي را به دليل آن كه گذشتگان ما چنين ميكردهاند، نياكان ما اين چنين بوده اند و ما بايد راه نياكان خودمان را برويم، انجام دادن، محكوم است، چرا؟ ميگويد ممكن است نياكانتان اشتباه كرده باشند، ممكن است نياكانتان عقل و شعور نداشته باشند. آن كه دليل نميشود. نياكان ما در گذشته چنين ميكردهاند، ما هم چنين ميكنيم! چهارشنبه آخر اسفند ميشود، بسياري از خانوادهها (كه بايد بگوييم: خانواده هاي نادان) آتشي و هيزمي روشن ميكنند، بعد آدم هاي سر و مر و گنده از روي آتش ميپرند: اي آتش زردي من از تو، سرخي تو از من! اين چقدر حماقت است كه ميپرسيم چرا چنين ميكنيد؟ ميگويند: اين يک سنتي است ميان ما مردم، از قديم پدران ما چنين ميكردهاند. قرآن ميگويد: «اولو كان آباوهم لا يعقلون شيئا.»
اگر هم پدران گذشته تان چنين كاري ميكردند شما وقتي ميبينيد يك كار احمقانه است و دليل حماقت پدران شماست رويش را بپوشانيد. چرا اين سند حماقت را سال به سال تجديد ميكنيد؟ اين فقط يك سند حماقت است كه كوشش ميكنيد اين سند حماقت را هميشه زنده نگه داريد، ماييم كه چنين پدر و مادرهاي احمقي داشته ايم: «اولو كان آباوهم لا يعقلون شيئا». (۵)
****************
منابع:
الف)روزنامه اطلاعات، سه شنبه 6 اسفند 1384، ص 9. نویسنده: مهندس رجبعلی طاهری.
ب) وبلاگ "میقات"؛ نویسنده: سید رضا اسماعیلی. به نشانی:
http://meghat.blogfa.com
پی نوشت ها:
(1): جلد 12 بحار الانوار، 7 حدیث 19، چاپ جدید ص 37، در عیون الاخبار الرضا جلد یک، ص 247 و در خصال شیخ صدوق هم روایت شده است.
(2): جلد ششم، ص 28 در ذیل کلمه ابراهیم، کتاب معارف و معاریف، تالیف سید مصطفی حسینی دشتی.
(3): کتاب ابراهیم و زردشت به قلم محمد علاء الدین منصور از دانشمندان مصری.
(۴):سيد محسن محمودي ، مسائل جديد از ديدگاه علما و مراجع تقليد، انتشارات صاحب الزمان (عج) ، 1382 ، ج 1 صص 155- 157 .ونشریه الکترونیک پرسمان.
(۵):شهيد مطهري، نشريه نصيحت ، 490 .