هيچ وقت از خوندن مناجات و معاشقه شهيد دكتر چمران سير نشده ام :
اي خداي بزرگ ، اي آنكه نمونه هاي بزرگي چون حسين(ع) به جهان عرضه كرده اي ، اي آنكه براي اتمام حجت به كافران وجودت ... سياهي ها و تباهي ها را به آتش وجود حسين ها روشن نموده اي ، اي آنكه راه پر افتخار شهادت را ، براي آخرين راه حل انسانها باز كرده اي ، اي خدا ، اي معشوق من ، اي ايده آل آرزوهاي مردم عارف ، به من توفيق ده تا مثل مخلصان و شيفتگان در راهت بسوزم و از اين خاكستر مادي آزاد گردم.
اي حسين (ع) ، من براي زنده ماندنمان تلاش نمي كنم ، از مرگ نمي هراسم بلكه به شهادت دل بسته ام و از همه چيز دست شسته ام ولي نمي توانم بپذيرم كه ارزشهاي الهي و حتي قداست انقلاب بازيچه دست سياستمداران و تجار ماده پرست شده است.
قبول شهادت مرا آزاد كرده است ، من آزادي خود را به هيچ چيز حتي به حيات خود نمي فروشم.
خدايا ! ابراهيم را گفتي كه عزيزترين فرزندش را قرباني كند و او اسماعيل را مهياي قربان كرد ... هنگامي كه پدر كارد را به گلوي فزرزندش نزديك مي كرد ، ندا آمد دست نگهدار ، ابراهيم آزمايش خود را داد ، ولي اسماعيل هنوز به آن درجه تكامل نرسيده بود كه قرباني شود ، زمان زيادي گذشت تا قرباني كاملي كه عزيزترين فرزندان آدم بود به درجه ارزش قرباني شدن رسيد و در همان راه خدا قرباني شد و او حسين بود ، خدايا تو به من دستور دادي كه در راه تو قرباني شوم ، فورا اجابت كردم و مشتافانه به سوي قرارگاه عشق حركت كردم ... اما تو مي خواستي كه اين قرباني هرچه باشكوه تر باشد ، لذا دوستانم را و فرزندانم را و عزيزترين كسانم را به قرباني پذيرفتي ... و مرا در آتش اشتياق منتظر گذاشتي...
خدايا ! تو را شكر مي كنم كه شيعيان را با اسلحه شهادت مجهز كردي كه عليه طاغوتها و ستمگران و تجاوزگران قيام كنند و با خون سرخ خود ذلت هزار ساله را از دامن تشيع پاك كنند و ارزش و اهميت شهادت را در معركه حيات بفهمند و با ايمان خدايي و اراده آهنين ، خود را از لجنزار اسارت جسدي و روحي نجات بخشند . علي وار زندگي كنند و در راه سرخ حسين (ع) قدم بگذارند و شرف و افتخار راستين تشيع را كه قرنها دستخوش چپاول ستمگران بود دوباره كسب كنند.