میلاد موعود

به نام دوست
با سلام
میلاد بزرگ منجی عالم بشریت را به همه عاشقان تبریک می گم
شب تولد ، تفالی به دیوان حافظ زدم:
زبان خامه ندارد سر بیان فراق *********** وگرنه شرح دهم با تو داستان فراق
دریغ مدت عمرم که بر امید وصال********* بسر رسید و نیامد بسر زمان فراق
سری که بر سر گردون به فخر می سودم***** براستان که نهادم بر آستان فراق
چگونه باز کنم بال در هوای وصال ******** که ریخت مرغ دلم پر در آشیان فراق
کنون چه چاره که در بحر غم به گردابی****** فتاد زورق صبرم ز بادبان فراق
بسی نماند که کشتی عمر غرقه شود ********* ز موج شوق تو در بحر بیکران فراق
اگر بدست من افتد فراق را بکشم *********** که روز هجر سیه باد و خان و مان فراق
رفیق خیل خیالیم و همنشین شکیب********** قرین آتش هجران و هم قران فراق
چگونه دعوی وصلت کنم به جان که شدست **** تنم وکیل قضا و ذلم ضمان فراق
ز سوز شوق دلم شد کباب و دور از یار ******* مدام خون جگر می خورم ز خوان فراق
فلک چو دید سرم را اسیر چنبر عشق ******** ببست گردن صبرم به ریسمان فراق
به پای شوق گر این ره بسر شدی حافظ ******* به دست هجر ندادی کسی عنان فراق

التماس دعا

يادگاري (0)

ارسال یک نظر

منو
آواي دل
Your Browser doesn't Have Special Plugins...Please Use IE or FireFox or Opera
ياران
امکانات
لینکها در صفحه جدید
تشکر


کليه حقوق محفوظ است