سينه مالامال دردست اي دريغا مرهمي *** دل زتنهايي بجان آمد خدا را همدمي
درد: بلا و مصيبتي است كه از دوري حق (زمان فراق) به وجود ميآيد. اين درد انگيزه تطهير و پاك شدن عارف از گناهان است گاهي در بعضي از متون درد با عشق برابري ميكند.
مرد را دردي اگر باشد خوش است *** درد بيدري علاجش آتش است
(مجذوب تبريزي)
اي دريغا مرهمي: كاش مرهمي ميبود و درد من درماني ميداشت.
بجان آمدن: از زندگي سير شدن - به نهايت طاقت و شكيبايي رسيدن
چشم آسايش كه دارد از سپهر تيزرو *** ساقيا جامي به من ده تا بياسايم دمي
سپهر تيزرو: آسمان تيزگام
چشم داشتن: توقع داشتن
معني اول – چه كسي توقع دارد كه سپهر تيزرو از رفتن بازماند و ساكن و آرام شود.
معني دوم – چه كسي انتظار دارد كه از گردش سپهر تيزرو به او آسايش و آرامش رسد و فلك بگذارد كه او آرام و قرار گيرد.
ساقي: شراب دار و دراين جا منظور مرشد و مراد است
منظور از مصراع دوم اين است كه در سايه راهنماييها و هدايت استاد، عشق است كه آرامش خاطر حاصل ميشود.
زيركي را گفتم اين احوال بين! خنديد و گفت *** صعب روزي بوالعجب كاري پريشان عالمي
صعب: سخت
صعب روز: روزگار سخت – مشكل
بوالعجب كاري - كارشگفت انگيز
منظور از مصراع دوم اين است كه زمانه اي را كه در آن بسر مي بريم ، روزگار سخت و شگفت انگيز است.
سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل *** شاه تركان فارغست از حال ما، كو رستمي؟
چگل نام يكي از قبائل ترك شرقي است و نيز نام يكي از شهرهاي معروف تركستان قديم كه مردم آن به زيبايي معروف بودهاند. اين شهر در حدود كاشغر (نزديك چين) است.
شمع چگل: استعاره از معشوق زيبا روي
منظور از شاه تركان افراسياب است. پادشاه ستمكار توران و پهلوان نامدار و بدخوي توران حريف و هماورد رستم كشنده سياوش كه سرانجام بدست نوهاش كيخسرو كشته شد. احتمالا در اين جا منظور شاه شجاع است كه از طرف مادر ترك بود و قسمتي از ارتش او نيز ترك بودند. رستم بزرگترين پهلوان حماسه ملي ايران فرزند زال و رودابه كه غالبا به صفت تهمتن (يعني دارنده تن نيرومند) در شاهنامه از او ياد ميشود. اين پهلوان خرد و دليري را با هم جمع داشت و سلطنت پادشاهان ايران به او باز بسته بود.
منظور از مصراع دوم اين است كه معشوق يا پادشاه به حال ما توجهاي ندارد كسي هم نيست كه به داد ما برسد و او را آگاه سازد.
در طريق عشقبازي امن و آسايش بلاست *** ريش باد آن دل كه با درد تو خواهد مرهمي
عشق بازي: عشق ورزي
در اينجا منظور عشق عرفاني است. منظور از اين بيت اين است كه كساني كه وارد معقولات عشق عرفاني شدهاند، نبايد به آرامش و آسايش فكر كنند.
اهل كام و ناز را در كوي رندي راه نيست *** رهروي بايد جهانسوزي نه خامي بي غمي
كساني كه به كامراني و رفاه و آسايش ميانديشند. رندي در اينجا و بيشتر بيتهاي حافظ به معني آزادگي اصالت و حقيقت است. منظور شاعر اين است كه كساني كه به رفاه و آسايش ميانديشند نبايد انتظار داشت كه در شناخت حقيقت و مقامات علمي به مقامهاي بلندي برسند.
آدمي در عالم خاكي نميآيد بدست *** عالمي ديگر ببايد ساخت و زنو آدمي
اين بيت شكايت حافظ است از مردم روزگار خودش كه ناهنجاريهاي رايج در بين مردم را بيشتر از هنجارها ميديده است.
خيز تا خاطر بدان ترك سمرقندي دهيم *** كز نسيمش بوي جوي موليان آيد همي
برخي نوشتهاند كه منظور از ترك سمرقندي تيمور است، اما اين قول بعيد مينمايد و نادرست است و مشكل بتوان باور داشت كه غزلي با اين حال و پر از عاطفه كه درد و ملال عرفاني در سرتاسر آن موج ميزند شاعر ناگهان خاطر خود را به تيمور لنگ بدهد كه شيراز را به خاك و خون كشيد. زيرا در موارد ديگر حافظ او را صوفي دجال فعل و ملحد ناميده است. يقينا منظور از ترك سمرقندي در اين بيت رودكي است. كه مصراع دوم قصيده معروف او را در مصراع دوم خود تضمين كرده است ((بوي جوي موليان آيد همي *** ياد يار مهربان آيد همي)) يعني بهتر است به رنج و اندوه زمانه نينديشيم، و خاطر خود را به مطالعه شعر بويژه شرح زندگي كه سرشار از شادي است.
جوي موليان گردشگاهي بوده است در بيرون شهر بخارا بسيار با صفا و زيبا كه پادشاهان ساماني در آنجا كاخها و بو ستانها ساخته بودند.
گريه حافظ چه سنجد پيش استغناي عشق *** كاندرين طوفان نمايد هفت دريا شبنمي
چه سنجد: قابل مقايسه نيست
استغناي: بي نيازي
هفت دريا: كه در ادبيات قديم فارسي بسيار آمده است منظور آب است كه قدما تصور ميكردند. هفت اقيانوس آبهاي روي زمين را تشكيل ميدهد. ناله و زاري سالك عاشق در برابر بينيازي عشق يا معشوق قابل مقايسه نيست و بسيار ناچيز است، همانطور كه طوفان هفت دريا در برابر طوفان عشق ناچيز به نظر ميرسد.
--------------
1) غزلی پر معنا از حضرت حافظ را که جناب شجريان آن را اجرا کرده است، تقديم کنم. اين غزل يک بار در چهارگاه با آهنگسازی استاد فرهاد فخرالدينی اجرا و در برنامه گلهای تازه ۶۶ پخش شده و يک بار نيز در کرد بيات اجرا و در قالب آلبوم آستان جانان عرضه شده است.
2) اين روزها يك كمي مشوش شدم. ببخشيد اگه بد و ناموزون به روز ميكنم.
3) پيرو مطلب جشن تولد:
غمناك نبايد بود از طعن حسود اي دل *** شايد كه چو وابيني خير تو در آن باشد
كه مستفاد از آيه 216 بقره است: « وعسي ان تكر هوا شيئناً و هو خير لكم و عسي ان تحبوا شيئناً و هو شر لكم والله يعلم و انتم لا تعلمون»
(شايد چيزي را ناخوش بداريد و در آن خير شما باشد و شايد چيزي را دوست داشته باشيد و برايتان ناپسند افتد. خدا ميداند و شما نميدانيد)