بدو برو نوشته هات رو فونتشون رو درست کن که این بائوباب سابقه جیغ زدن داره:))
سربازی اونم با این مدت زمان طولانی چیز مسخره ایه! ولی خب بذار پسرا برن بلکه یه خورده درست شدن! البته می دونی که بعیده! ما که داداش بزرگه معافیش رو گرفتیم کوچیکه هم ایشالله که جور میشه:)
آخه سپار داره میره سربازی؟ دیگه اینو من که می دونم! این اگه سربازی می کنه اون بدبختایی که میرن عجب شیر پس چیکار می کنن؟
اين كه گفتي يعني چه ؟!!
ببين فافا جون همه مثل تو كه ابله نيستند با 2 تا پست ياد ميگيرند تويي كه با يك سال سابقه وبلاگ نويسي هنوز وبلاگ رو ضايع ميكني تا مطلب بگذاري..
از اينكه براي من نگراني و براي همدردي يك مطلب در كردي. شرمنده كردي، رفقا ياد بگيريد ميشه از جوجه هاي جدي هم چيز ياد گرفت.رو سفيدم كردي. كاش مي شد دخترها هم بيان سربازي با هم ميرفتيم تا از حظ ما بي نصيب نموني.
اسرين بانو شرمنده ميكنين پس اون همه خاطره كه از عجب شير نوشتيم كشكه؟
نمی دونم باید به جوجه جون تبریک بگم یا به اون که کارت پایان خدمتش رو گرفته. به هر حال مبارک باشه:)
به بنيامين: يادت باشه راجع به موضوع عشق درکردنتون راجع به تعداد خيانت دخترها به هم در دلفريبی و اغفال شما پسرهای ساده بيشتر توضيح بدی. چطور شد که همچين فکری به ذهنت رسيد؟ يه جورايی دلم واسه همچين دخترا و پسرايی کباب شد.